هنــــــــــــــر و آشفتگي

اضطراب زائيده پيكار ميان غرائزو دنياي خارج است.اين اضطراب د ر درون ِ هر انسان زنده اي وجود دارد ولي هنرمندان و شاعران بيش از ديگران از آن رنج مي برند.اضطراب شرط لازم ابداع و نو آفريني است ،هنرمندي كه از اضطراب و هراس نبوغ آفرين محروم باشد دستش خالي است و قادر نخواهد بود كه اثري هنري و خلاق بافريند.تلاش واقعي هنرمند در نو آفريني و ابداع ، باعث ِ رهايي از اضطراب است كه اگر به ثمر برسد از درون او هنرمندي مي آفريند خلاق و اگر به ثمر نرسد بيمار دردمندي بوجود مي آيد.
فيلسوف و انديشمند ِ دانماركي و بنيانگذار ِ مكتب ِ "اگزيستانسياليسم " (سورن كركگارد )ميگويد:"انسان در حال ِ اضطراب است ، حتي انساني كه هيچ احساسي ندارد ،و حتي انساني كه بيش از همه خوشبخت است.اگر انسان از نژاد فرشته ويا از نسل ِ ديو بود ،ميتوانست از اضطراب انساني در امان بماند اما انسان از آميزش فرشته و ديو آفريده شده است.....اضطراب جوهر اعصاب و هستي ماست."

ماكس نردو :"نوابغ و هنرمندان ما ديوانه اند !
پيشوايان ِ راه مذهب و عرفان ديوانه اند!
آنها كه در راهِ آرزوهاي ِ انساني و ميهني جان سپرده اند ، ديوانه اند! پاسكال كه از 13 سالگي نابغه رياضي بود، روسو كه انقلاب ِ فرانسه را بوجود آورد،
"آگوست كنت "كه فلسفه اجتماعي را بنياد نهاد ،
" ژاندارك" كه در راه معتقدات ِ ميهني و آسماني ِ خود جان سپرد ،
" بودلر " كه بر قله شعر دست يافت،همه ديوانه و هزياني بوده اند!
معلوم ميشود كه بشريت محكوم است تا بوسيله ديوانگان انقلاب فرهنگي ،هنري و اجتماعي بوجود آورد !
براستي دنياي ما دنياي تناقضات و اضداد است .
يكروز بيماران ِ دردمند رواني را در كنار جذامي ها و وبائي ها از شهر ها ميرانند تا در ويرانه ها و بيابانها بميرند ، و يكروز آنها را

در كنار قهرمانان ِ بزرگِ تاريخ ، بر كرسي منزلت و شهرت مي نشانند

.از كتاب ِ هنر و جنون-دكتر نصرالله معمائي-نشر ابن سينا ، تهران ، 1344